كردهای مسلمان،سازمان پیشمرگان مسلمان و انقلاب قسمت اول


سرزمین شكوه دلاورى

شهید حاج لطیف راستی

هدف از گرد آوری این مجموعه،آشنایی با یكی از پراهمیت ترین دوره های  تاریخ كردستان و ایران است.خوانندگان این مجموعه با بسیاری از رویدادها و شخصیت های آن دوران آشنایی دارند،اما آشنایی با اندیشه های آنان در همان عصر،وجایگاه اندیشه ورز ایشان از زبان خود آنها بسی جالب تر می نماید.

سرزمین كردستان در آن دوران،روزگار نگرانی های سیاسی و اضطراب های اجتماعی از یك سو و كشاكش های مسلكی از سوی دیگر بوده است،عصری كه یكی از پرتلاطم ترین دوره ها در تاریخ نوین ایران و دوره ای است كه انقلاب ایران به بار نشست،دوران بی ثبات گذار را پشت سر نهاد و دوره ی ناآرامی كردستان را تجربه كرد.

مجموعه ی حاضر،سرگذشت چگونه اندیشیدن و چه كردن،چگونه تلقی كردن و چگونه پنداشتن،چگونه تاثیرگذاردن و چگونه تاثیر پذیرفتن،و چه بودن ها و چه شدن ها در این دوران سركش است.

شاید اندیشه نگاری نسلی از بزرگترین معماران تاریخ معاصر پس از انقلاب،آن هم از زبان همین معماران،آسان ترین راه برای درك واقعیات آن دوران باشد...

تاریخ خود را تكرار می كند و چون حالت های كنونی چیزی جز بازگشت به حالت های گذشته نیستند،به همین خاطر،آگاهی از تحولات گوناگون و پیاپی گذشته،كلید ورود به دنیای آینده خواهد بود...فراموش نكنیم:تاریخ كتابی است كه ما می نویسیم و خود نیز درآن نگاشته می شویم...   

این مجموعه از مطبوعات ایران در سال های57و58و59استخراج شده است.

نامه‌ای از برادران انجمن اسلامی ‌كردستانی های مقیم مركز

آقای شیخ عزالدین امام جمعه مهاباد

در تاریخ چهارشنبه دوم خرداد1358 طی قطعنامه‌ای (31/2/58) در روزنامه اطلاعات از كلیه كسانی كه به نحوی در سرنوشت آینده كردستان با ارائه طریق و راهنمایی موثر خواهد بود دعوتی به عمل آمده كه در روز 20/3/58 در شهر سنندج در یك گردهمایی رهبران دینی و صاحب‌نظران غیر روحانی حضور یابند و نسبت به طرح سه ماده مصوبه در شهرستان سقز به وسیله سران سیاسی و دینی كردستان اظهار نموده و پس از تصویب مجدد بوسیله رهبران سیاسی (سنی و شیعه) متعقباً به دولت ابلاغ نموده و پیگیری نمایند. با توجه به آن كه سه ماده مصوبه اسقند 57 (رفع ستم مذهبی ـ ستم ملی ـ ستم طبقاتی) به آگاهی همگان رسیده و همه طبقات اجتماعی از‌آن ‌مطلع هستند و شما جناب آقای شیخ عزالدین آن را توضیح نفرموده‌اید.

 

معهذا در تاریخ 13/3/58 در روزنامه اطلاعات اظهار فرموده‌اید كه چون از محتوی كنفرانس و اجتماع بیستم خرداد اطلاعی ندارم در ‌آن ‌شركت نخواهم كرد. باعث كمال تاسف است كه جنابعالی تصور می‌فرمایید كه كنفرانس و اجتماع در مورد مشاور امور مانند نوشته و متن یك كتاب است كه باید قبلاً یك دور خوانده شود تا از ‌آن ‌آگاه شوید و حضرت شیخ مستحضرند در یك كنفرانس و نشست فقط برنامه‌اش ابلاغ و عنوان می‌شود نه محتوا و متن سخنرانیها، محتوا را شمای شركت كننده ایجاد و تعیین می‌كنید و لاجرم با سخنرانیها و پیشنهادات و ارائه طریق‌های خود محتوایی خوب و قابل قبول عرضه خواهید نمود وگرنه تهیه سخنرانیها و گفتگوها از قبیل همان دادستان دوران طاغوت را در ذهنها تداعی می‌كند. مضافاً اینكه شما كاملاً مطلع هستید و مطالعه فرموده‌اید كه در قطعنامه به روشنی تاكید شده كه هدف و اجتماع بحث درباره خودمختاری كردستان در چارچوب جمهوری اسلامی است:

جناب آقای شیخ عزالدین حسینی اگر به كرد وكردستان علاقه دارید و خواهان خود مختاری كردستان در چارچوب جمهوری اسلامی ایران هستید بر شما فرض است كه در این جلسه شركت كنید وگرنه در پیشگاه ملت كرد و مسلمان ایران مسئول خواهید بود.

انجمن اسلامی جامعه ملی مذهبی كردستانیهای مقیم مركز

رونوشت روزنامه جمهوری اسلامی ـ رونوشت روزنامه كیهان(جمهوری اسلامی19/3/1358)

فریاد آزادی

 

 

نشریه سازمان پیشمرگان مسلمان كرد

كیفیت مطالب این نشریه كوچك بسیار جالب است و نمایانگر ستم سازمانهای ویرانگر به امت مسلمان و محروم كرد میباشد. فریاد دادخواهی از سطر سطر مطالب این نشریه بلند است و مظلومیتی كه در این نشریه است، نمادی از ظلم بیحد و حصر چریكهای فدائی و حزب كومله و دمكرات بر مردم غیور و شرافتمند این منطقه است و همچنین هشداری به مسلمانان دیگر نقاط ایران كه مواظب نفوذ مزدوران بیگانه باشند.

 

بی شك خطری كه كردستان را تهدید می‏كند، خطریست كه همه ما ملت ایران و همه امت اسلامی و همه انقلابهای اسلامی را تهدید میكند. امپریالیست‏ وقتی كه دست خود را كوتاه شده می بیند، چاره ای ندارد جز اینكه مزدوران جدیدی تربیت كند و با ماسكی دیگر آنها را به میدان بفرستد. این خطر را نباید دست كم بگیریم. باید به كمك برادران مسلمان خود بشتابیم. شعار دادن كافیست به هر نحوی كه شده باید فدائیان مزدور و دمكرات شاخه نظامی‏شوروی در ایران و جلادان بعث را سركوب كرد و ملت محروم و رنجیده مسلمان كرد را از زیر نفوذ این جانشینان خلف محمدرضا پهلوی آزاد كرد.

 

 

با آرزوی تشكل هر چه بیشتر سازمان پیشمرگان مسلمان كرد و پیروزی نزدیك این رزمندگان از جان گذشته كه تاكنون دهها شهید به انقلاب ما هدیه كرده‏اند و پربار شدن هر چه بهتر نشریه. فریاد آزادی  را با مطلبی از این نشریه (نامه یك دانش آموز از سنندج ) تنها می‏گذاریم.

سخنی از یك دانش آموز رزمنده سنندجی:

 

مذاكرات غیر مكتبی دولت را با افراد و گروههایی كه بازور اسلحه خود را به خلق كرد تحمیل كرده‏اند، محكوم می‏كنیم.

پیشمرگان مسلمان كرد-برادران و خواهران مسلمان ـ ملت دلاور كرد من یك دانش آموز هستم كه در سنندج زندگی میكنم. غم و اندوه، همواره وجودم را میكاهد، همواره دل من درد مند است. همواره بانگاه به كوچه‏های شهر، قلبم از طپیدن می ایستد. خفقان خفه می‏كند سینه ام را سخت میفشارد، همواره در فكر مبارزه ام. در فكر جهادم، و در آرزوی شهادتم.

واضح تر بگویم: قبل از انقلاب، اختناق و خفقان شاهنشاهی بر مردم محروم وطن من حاكم بود، حكومت غاصب و جبار شاهنشاهی از هر ظلم و جنایتی و از هیچ غارتی كوتاهی نمیكرد و چشم نمی پوشید. مردم مسلمان و محروم كرد همانند دیگر برادران و خواهران، در سرأسر ایران در فقر و اختناق زندگی میكردند. رژیم سفاك و خونخوار شاه میخواست بهر ترتیبی شده، فرهنگ اسلامی مردم كرد را از بین ببرد. میخواست با بی فرهنگ كردن مردم كرد، همچنان خونمان را بمكد و اموالمان را بغارت برد و قربانی مطامع كثیف خود قرارمان دهد.

ما در فكر مبارزه بودیم، ما با بچه‏های همكلاسیمان و با بچه محل‏هایمان، همزبان بودیم، همقدم بودیم و همفكر بودیم كه باید دست در دست یكدیگر به یك مبارزه آزادیبخش برخیزیم، ما فرزندان خلق مستضعف و مسلمان كرد در اوج عشق به آزادی و اسلام، با نور انقلابی و امید به پیروزی برای، سرنگونی رژیم پست و ضد انسانی ایران مبارزه میكردیم. اما همه جا جوفشار و اختناق و سایه شوم ساواك، حكمفرما بود. همه جا ترس و رعب و وحشت بر مردم تحمیل میشد‏. هاله ای از وحشت در همه جا بر مردم فشار می آورد.

برادران و خواهران ما را بخاطر خواندن قرآن بزندان میبردند. برادران و خواهران ما را بجرم خواندن كتابهای شریعتی و سید قطب و بزندانها و شكنجه گاهها می بردند. برادران و خواهران ما را به جرم عشق به اسلام و رهائی ملت مسلمان كرد به شهادت میرساندند.

یك دانش آموز از معلم خود وحشت داشت كه نكند ساواكی باشد، بدوست خود مشكوك بود، دیواستبداد گلویش را میشفرد، گویا میخواست خفه اش كند جرات یك كلام حرف زدن را از او گرفته بودند. زبانش از بازگو كردن فسادها، خیانتها، فقرها، محرومیتها و چپاولگریها و عاجز بود. دیده بود كه چه برادران و خواهران پاك معصومی را به شهادت میرسانند و

اما انقلاب اسلامی‏، با رهبری سازش ناپذیر امام خمینی و با تكیه بر زمینه‏های فرهنگی و اقتصادی جامعه اوج میگرفت. مردم رزمنده، دلاور و مسلمان ایران با توان و شهامتها و دلاوریهای خویش، انقلاب را توان می بخشیدند.

ما كه در بند بندگی این نوكران بیگانه و مزدوران بودیم و سراسر عشق به اسلام و نفرت از نظام كثیف و ضدمردمی‏شاه، كوبنده و قاطع بپا خواستیم . با تظاهراتهای خونین خویش، خشم انقلابی و اسلامی‏خود را نثار نوكران بیگانه و مزدوران بودیم قاطع بپاخواستیم. با تظاهراتهای خونین خویش خشم انقلابی و اسلامی‏خود را نثار نوكران امپریالیسم بین المللی می‏كردیم، هر روز در خیابانها خون برادرانمان را می نوشیدند تا نهالی تازه سر از زمین بردارد. و دیوارها با خون دوستانمان رنگین می‏شد. چه برادران و خواهران كوچكی كه در حال فریاد زدن شعارهای انقلابی "الله اكبر، خمینی رهبر» با شلیك گلوله‏های مزدوران رژیم شاه در خون سرخ شهیدانمان، به انقلاب جهت و حركت و تداوم می بخشید. چه مادرانی كه شب را تا صبح در انتظار فرزندانشان بودند و فردا خبر شهادت فرزندانشان را می‏شنیدند.

ما همه در آروزی این بودیم كه انقلاب اسلامی پیروز شود و آزادی و استقلال را برایمان به ارمغان آورد و با حكومت اسلامی راستین و آزادیبخش شكوفا گردد.

اما پس از انقلاب:

پدران و مادران و برادران و خواهران دانش آموز، برایتان چه بگویم، از كدام درد بگویم، از كدام خیانتها بگویم، من برای شما كه دستی از دور بر آتش دارید چه بگویم؟ شما كه در سایه جمهوری اسلامی، اجازه زندگی كردن دارید، اجازه حرف زدن و بحث كردن دارید، در بیان عقیده خود آزاد هستید، برای شما كه در یك زندگی معمولی بسر می برید، گر چه در همه جای كشور سختی‏هائی وجود دارد و نارسائی‏هائی هست، اما قادر به درك این همه خیانت نیستید.

چه بگویم برای شما كه می توانید دور هم جمع شوید، با كمك هم یك انجمن اسلامی‏درست كنید، درد دل كنید، شما كه می توانید همدیگر را دوست داشته باشید، می توانید در جهت اعتقادات و خواسته‏های سیاسی و انسانی خویش گام بردارید؟

ما در اینجا در سنندج، چه می‏گوییم، تمام شهرهای تحت سلطه این مزدوران، همانند رژیم شاه همچنان در زیر سایه شوم اختناق شاهنشاهی اما در نوع ماركسیستی آن به سر می بریم. بازهم جو اختناق، بازهم دستگیری، بازهم شكنجه، باز هم اعدام مردم مسلمان كرد، به خاطر خواندن یك روزنامه اسلامی و یا یك مقاله و كتاب اسلامی و دائر كردن یك انجمن اسلامی. اما این بار بنام دفاع از خلق كرد! به نام خودمختاری برای خلق كرد! بنام مبارزه علیه ارتجاع ! هر خانه ای را كه از آن صدای قرآن بر آید و هر ندای مخالفی را با گلوله پاسخ می‏گویند.

خانه‏های مسلمان را تنها و تنها به جهت مسلمان بودن منفجر می‏كنند! كودكان معصوم را به زیر شكنجه می برند تا به اصطلاح، عبرتی برای پدرانشان باشد! چه بگویم؟ به جرم داشتن ریش اعدام می‏كنند. همینان كه مدعی دفاع از كرد هستند، جوانان دلاور و غیور كرد را بخاطر تشكیل یك انجمن اسلامی بزندان می اندازند و شكنجه می‏دهند.

در این خطه از سرزمین، اسلحه همچنان حكومت می‏كند كه نفس كشیدن را از خلق كرد سلب كرده است. اینجا پایگاه افسران و جاسوسان خارجی شده است. یك روز افسر عراقی، روز دیگر جاسوس آمریكایی و روسی، به نام خبرنگار در شهر رفت و آمد می‏كنند، بازهم ترس و رعب و وحشت همه مردم را فرا گرفته است.

ما فریاد استقلال زدیم، اما وابستگی این مزدوران را در منطقه به چشم خود می بینیم، ما شاهد هستیم كه اسلحه و مهمات و آذوقه و پول بیگانگان وارد منطقه می‏شود و سینه برادران و پدران و خواهران و مادران دلاور ما را می‏شكافد. باز هم خونها جاری است. هنر روز روح مسلمانی در آسمان به پرواز در می آید و كرد غیور نیز با یك دنیا عشق و ایمان به خاك و خون می غلطد. اینها ماركسیستهای روسی و آمریكائی هستند كه با اسلحه و زور و تزویر، بر مردم مسلمان و محروم منطقه كردستان حكومت می‏كنند.

باز هم دیوارها و خیابانها از خون فرزندان اسلام و خطه كردستان رنگین است، اما این بار بدست مدعیان آزادی خلق،‌این بار به دست فدائیان خلق! چه فرق می‏كند، ظلم، ظلم است كفر، كفر است، بیگانه، بیگانه، جنایت، جنایت است، اختناق، اختناق است. مكیدن خون فرزندان غارت و چپاول و شكنجه و همه هست چه رژیم سرسپرده و خائن و ضد بشر و چه فدائیان و كومله و رزگاری و دمكرات و عزالدین، چه شرق خائن و چه غرب جنایتكار، هر دو یكی است، و مفتضحانه تر، همدست شدن این دو است برای مقابله با اسلام و مسلمین و ملت قهرمان و مسلمان كرد. خداحافظ شما

دانش آموز سنندجی(جمهوری اسلامی 5/5/1358)

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:,ساعت 2:42 توسط شاهد| |


Power By: LoxBlog.Com